کد مطلب:95659 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:105

خطبه 162-در توحید الهی












[صفحه 408]

در جلال و كمال خداوند ستایش و سپاس پروردگاری را باید كه آفریننده بندگان، گستراننده زمین و جاری كننده آبهای روان، در زمینهای پست و رویاننده گیاهان در زمینهای بلند است برای او نه ابتدا نه انتهایی است، اولی است كه همیشه هست، آخری است كه آخر ندارد. لبها در وحدانیتش گویا و پیشانیها خاك آلوده است. او خدایی است كه اندازه اشیاء را هنگام آفرینش معین فرموده تا خود از مانند بودن آنان متاز باشد. و به گونه ایست كه اندیشه ها قدرت دریافت او را ندارند. پیدایی است كه نمی توان گفت در كجا پنهان است جسم نیست كه پس از پیدایش پنهان شده باشد. در پرده پوشیده نیست كه از پس پرده آشكار شود بر اشیاء نه آنقدر نزدیك است كه چسبیده باشد نه آنقدر دور است كه از آنها جدا بماند هیچ یك از كارهای بندگانش بر او پوشیده نیست. دیدن او، شنیدن او، شناخت او نیاز به نظر كردن زیر چشم نگریستن، تكرار الفاظ و تفهیم مبانی ندارد. تاریكی و روشنی بر او یكسان است آفتاب درخشان، ماه روشن شب تاریك و روز سرشار از نور، طلوع و غروب آفتاب و گردش زمان از اوست او دانا و بینا بر همه موجودات، محرك همه حركات و گرداننده سیارگان و ستارگان و منظومه های و جنبندگان

سطح زمین و اعماق دریاهاست. خدا آفریننده ای بلند و منزه است و به هر اندازه در اطراف و جوانب هر مخلوق و هر زمان و مكان آگاه و داناست و هیچ چیز را از روی مدل و نقشه نساخته كه همه چیز در اراده اوست، آفرینش را او آفریده و حدش را معین فرموده و صورت هر چیز را تصویر كرده و هیچ چیزی را از فرمان از یارای سرپیچی و سركشی نیست.

[صفحه 408]

درباره مخلوقات ای انسان بدان كه تو بدون هیچ عیب و نقصی آفریده شده ای در آغاز در زهدانی تاریك بودی پرورشگاهت در میان پرده های بسیار بود. در رحم مار، در آبی به اندازه معلوم ماندی. زمانی محدود بر تو گذشت و تو پرورده شدی و به جنبش درآمدی. در آنجا سخن را نمی شنیدی پرسشی را پاسخ نمی گفتی، تا زمانی كه تو دریافتی آنگاه نیز راه سود و زیان، بهره و پرهیز از آن را نمی دانستی... از خود بپرس چه كسی شیر خوردن از پستان مادر را به تو آموخت چه كسی ترا با آنچه درخواست و اراده ات بود آشنا كرد. اگر كسی به خود بنگرد و در نفس خود تعمق كند می تواند خود را آئینه جمال و كمال و جلال خداوندی بنگرد و هر كس از شناخت خود عاجز شد بر صفات خدا و آفریده خود نیز نمی تواند معرفت بیاید.


صفحه 408، 408.